*یک تشابه:
ظاهرا اصل تفکیک مکانهایی برای زن و مرد در عرف عقلایی دنیا شناخته شده است.
- در ایران: مدارس، تالارهای عروسی، میادین ورزشی، پارک بانوان، تاکسی بانوان، زندان، برخی دانشگاههای تک جنسیتی و... را شاهدیم.
- در غرب: زندانها، فضاهای سربازی، مسابقات ورزشی و مدارس و دانشگاههای تک جنسیتی را شاهدیم.
مثلا مدارس تک جنسیتی در آمریکا (دخترانه) ظرف ۱۰ سال اخیر ۲۵ برابر شده است! (۱)
* تفاوت پنداری!
برخی احتمالا تفاوت را به "اجباری" و "آزادانه" بودن ببینند که در ایران، اجباری است و این بد است! اما در غرب هم "مختلط" هست و هم "جداگانه" لذا شهروند مختار به انتخاب آزادانه است و این خوب است!
* اما این تفاوت پنداری و غیر محققانه است در غرب هم تفکیک سه نوع است:
۱. اجباری: مثل تفکیک جنسیتی دستشویی ها، زندانها، برخی فضاهای نظامی و ...
۲. قانونی: مثل حق قانونی تفتیش شدن توسط همجنس در گیتهای بازرسی، یا حق قانونی درمان با کادر پزشکی و پرستاری همجنس، یا حق ساعت اختصاصی زنان برای برخی مکانها مثل پیست اسکی و ...
۳. داوطلبانه: مثل تاکسی ویژه بانوان و ...
از این روممکن است بین مصادیق الزامی و قانونی در ایران و غرب فرق باشد اما در بودنش فرقی نیست.
* تفاوت واقعی
ظاهرا تفاوت واقعی در "منطق" اسلام و غرب است و البته موارد و مصادیق.
در منطق غرب مثلا مسابقات ورزشی جداگانه ی زنان (الزامی) و مدارس تک جنسیتی (قانونی) بخاطر رعایت شئون اخلاقی و عفاف و کرامت زن و... نیست، بخاطر" قبول تفاوتهای بدنی یا ذهنی زن ومرد" است.
- برای نمونه استدلال برخی موافقین مدارس تک جنسیتی مبتنی بر "عدالت جنسیتی" است. مدعی اند عصب شناسی، تفاوت یادگیری دختران و پسران را ثابت میکند لذا کلاس واحد بی عدالتی جنسیتی به دختران است. (۲)
- همینطور تفاوت بدنی در ورزش علت جداسازی جنسیتی مسابقات است نه عفت و دیده نشدن توسط نامحرم و...
*
منطق اسلامی تفکیک:
۱. عدالت جنسیتی
- چنانچه ورزش اختصاصی زنان از این حیث ضروری است، تالار عروسی جدا هم ضروری و پارک اختصاصی هم نیکو است.
قرآن زن را «من ینشأ فی الحلیة» : پرورش یافته در زینت(۳) معرفی میکند.
طبیعت او میل به زینت دارد اگر مکان اختصاصی ای برای این "تجمل و زینت" تعریف نشود و جز خانواده، او در حجاب تعریف شود نوعی بی عدالتی به زن است.
- بعلاوه که زنان نسبت به آسیب های اخلاقی وآبروئی، آسیب پذیرترند پس همانطور که آسیب پذیرتر بودن او در قوای بدنی اش او را دارای حق ورزش اختصاصی و تفکیکی کرده؛ آسیب پذیرتربودن در قوای جنسی و عاطفی اش نیز چنین حقی برایش ثابت میکند که مکانهای تجمل و شادی و تفریحش جدا باشد و بخاطر اینها عرض و آبرویش در مخاطره نیافتد.
- چه خوب گفت شهید مطهری که: «در قدیم "انسان" بودن زن فراموش شده بود و امروز "زن " بودن او» (۴)
۲. کرامت زن وامنیت اخلاقی خانواده و جامعه:
- فلسفه پوشیده داشتن زن از مردان و اختصاص زینت و تجملش به محرمان و همجنسانش این است که: اسلام میخواهد زن در کنار مردان، بعنوان "یک انسان" نظاره شود نه "یک زن با جذابیتهای تأنیث".
- وقتی او با اختصاصات زنانه اش (نه اشتراکات انسانی اش مثل هوش و کار و...) جلوی مردان حاضر شود به او نگاه و طمع جنسیتی می شود و این خلاف "کرامت انسانی" اوست. (۵)
- بعلاوه که خانواده و جامعه از این نحوه حضور آسیب می بیند.
"به هیچ زنی خیانت نشده مگر اینکه زنی با جلوه های زنانه اش حاضر شده است".
پینوشت:
- (ترجمان علوم انسانی/ گفتگو با جولیت ویلیامز استاد مطالعات جنسیت ومعاون بخش علوم اجتماعی دانشگاه یو سی ان ای)
- (ر. ک: مصاحبه باجولیت ویلیامز).
- ۱۸/ زخرف
- (نظام حقوق زن در اسلام).
- (ر. ک: مسأله حجاب /استاد مطهری).
نظر شما